من اینجا غریبم
احساس مادر میانسالی رو دارم که بچههاش تازه براش گوشی هوشمند خریدند و وارد یه وادی شده که نه میتونه توش جا بیفته نه میتونه بیخیالش بشه. وبلاگای قدیمی اینجا رو میخونم و اعتماد به نفسمو از دست میدم و فکر میکنم جدا چرا تا الان این سمتی نیومده بودم که حالا خیلی احساس غریبگی نداشته باشم... چیز دیگهای هم که هست اینه که هرچی میچرخم تو لینکای مختلف اکثرا تینیجرهای واله و شیدای کره هستند و من کنارشون احساس پیری میکنم:)) بزرگترا کجای مجلس نشستن؟
یه نکته دیگه هم که هنوز درکش نکردم چرا انقدر ملت از داشتن هویت واقعی میترسن؟ دارم توهم میزنم نکنه من که تو هر شبکه اجتماعی با هویت واقعی خودم حضور دارم مشکلی دارم یا یه چیزی هست کسی به من نمیگه؟ چیه داستان؟
اول اینکه سلام :) خوش اومدید :) [حالا من کی ام انگار :دی]
همه مون اول همین حسو داشتیم :)
و اینکه...چون حرفایی که نمی تونیم تو واقعیت بگیم رو میایم اینجا میگیم،سعی داریم هویت مون پوشیده باشه =)
خلاصه که دنیای زیبایی ست اینجا،حتی بدون کامنت D: